Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری دانشجو»
2024-05-06@16:16:12 GMT

نامه محرمانه کنار رخت‌خواب آقای فرمانده!

تاریخ انتشار: ۲۸ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۴۴۳۴۶

نامه محرمانه کنار رخت‌خواب آقای فرمانده!

اسدالله از لحظه ورود به محور دچار استرس و نگرانی عجیبی شده بود! می‌ترسید گردان احتیاط به منطقه اعزام شوند و او در محور بماند. از من خواست با حاج آقا صحبت کنم و اسدالله را مرخص کند تا...

 به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، اسدالله ابراهیمی سال ۱۳۵۱ در تهران به دنیا آمد.۱۶ سال بیشتر نداشت که برای حضور در دفاع مقدس با دستکاری شناسنامه اش راهی جبهه شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سال‌ها بعد وقتی که فهمید خواهرش به بیماری کلیوی مبتلا شده و نیاز به پیوند کلیه دارد،‌ یک کلیه‌اش را به خواهرش اهدا کرد.

پس از جنگ در برنامه‌های فرهنگی و اعتقادی از مربیان مسجد محل (مهرآباد جنوبی؛ شهرک فردوس) بود. سال ۷۴ معاون فرهنگی پایگاه بسیج شد. سال ۱۳۸۱ ازدواج کرد که حاصل این ازدواج ۲ فرزند به نام‌های حسین و زینب است.

وی از جمله کسانی بود که در فتنه ۸۸ در خط مقدم دفاع از انقلاب و رهبری در میدان حاضر شد. اسدالله ابراهیمی تحصیلاتش را تا مقطع لیسانس ادامه داده و کارشناسی حسابداری خوانده بود. او در کارخانه پارس خودرو مشغول به کار بود که با آغاز جنگ سوریه تمام تلاشش را برای حضور در سوریه کرد تا اینکه در بهمن‌ماه سال ۹۴ به این کشور اعزام شد. او از فرماندهان لشکر فاطمیون در منطقه بود اما آنقدر متواضع بود که حتی همکارانش تا لحظه شهادت نمی‌دانستند او فرمانده بوده است.

اسدالله ابراهیمی سرانجام در ۲۷ خردادماه سال ۹۵ در شهر حلب سوریه به شهادت رسید، در حالی که پیکرش برای همیشه در منطقه ماند و تروریست‌های جبهه النصره از تحویل پیکر مطهر شهید خودداری کردند. تنها مزار یادبودی به نام وی در قطعه ۵۰ بهشت زهرای تهران اختصاص یافت. به زودی کتابی با عنوان «بهار، آخرین فصل» درباره زندگی این شهید عزیز توسط انتشارات روایت فتح منتشر خواهد شد.

آنچه در ادامه می‌خوانید، حاصل گفتگو با جناب آقای مراد کِی‌پور، از دوستان قدیمی و همرزم شهید اسدالله ابراهیمی است.

* خواب خوب

قبل از اعزام دوم گفتم: اسدالله! نور بالا می‌زنی؟! نکند خبری شده! گفت: هر چه خدا بخواهد!

گفتم: خوابی که ندیدی؟

لبخند زد و گفت: اتفاقاً خوابش را هم دیده ام! یک خواب خوب...

گفتم: خواب رفقایت را دیدی؟! گفت: بماند برای بعد! الآن وقت این حرف ها نیست.

حال عجیبی داشت، از آن اسدالله همیشگی خبری نبود، از زمانی که برگشته بود هیچ کس را تحویل نمی گرفت حتی بچه‌هایش را! خوب می دانست پرونده عمرش به زودی بسته می شود و به خواست قلبی‌اش می رسد! صبر چندین ساله‌اش به زودی جواب می داد.

*چرا همیشه جا می‌مانم؟

چند روز در منطقه بحوث سوریه اسکان موقت داشتیم و بعد به مقر اصلی رفتیم.

یک هفته بعد از اینکه بحوث را ترک کردیم در آن منطقه عملیات انجام شد، بدون اینکه از نیروهای ما استفاده کنند.

اسدالله عصبانی بود و مدام غر می زد و می گفت: فاصله ما تا بحوث کمتر از ۵۰ کیلومتر است، چرا از ما استفاده نکردند؟!  کلی نیروی آماده جهاد در این مقر بی‌کار نشسته‌اند! ما آمده ایم سوریه تا خدمت کنیم، چرا با ما این کار را کردند؟!

خیلی عصبانی بود و حرص می خورد و می گفت: این چه حکمتی است که همیشه جا می‌مانم؟!

* دلبری برای خدا

دو ماه زندگی با  اسدالله به من فهماند مؤمن واقعی کیست.

بارها شده بود حین صحبت کردن حرف‌هایش را قطع می کرد و می گفت: ۵ دقیقه تا اذان مانده، بیا برویم وضو بگیریم و صحبت کنیم.

خیلی مؤدبانه و زیبا تذکر می داد نزدیک اذان است و باید آماده نماز شویم.

وقتی به نماز می ایستاد آرامش در چهره‌اش موج می زد، اهل ادا در آوردن نبود و واقعاً بندگی می کرد.

خیلی اوقات کمی وضو گرفتنم را طول می دادم تا دیرتر به نماز برسم، فقط به خاطر اینکه نماز خواندن اسدالله را نگاه کنم. او نماز می خواند و من کِیف می کردم.

اسد آنقدر برای خدا دلبری کرد تا خدا عاشقش شد و او را برد.

* بیا تخمه بشکن!

هر شب باید ۲ ساعت پست می دادیم. خیلی اوقات من همراه اسدالله بودم.

وقتی به پایان زمان پست نزدیک می شدیم اسد می گفت: مراد! این بندگان خدا خوابیده اند و روز سختی داشته اند. نوبت بعدی را هم ما پست بدهیم؟!

با روحیه فداکاری اسدالله به خوبی آشنا بودم و می دانستم حتی اگر من هم قبول نکنم خودش به تنهایی پست می دهد. یک ظرف پر از تخمه همراه خودم می بردم و می گفتم: حالا که قراره تا صبح اینجا باشیم بیا تخمه بشکن! کمتر راه برو سرگیجه گرفتم!

آنقدر به او گیر می دادم تا کمی بنشیند و خستگی در کند، کمی تخمه با من می‌شکست و دوباره بلند می شد و قدم می زد!

پست دوم تمام می شد و می گفت: مراد! این بندگان خدا سن و سالی ازشون گذشته، گناه دارد از خواب بیدارشان کنیم، پست بعدی را هم ما باشیم؟!

عصبانی می شدم و می گفتم: ولمان کن بابا! خوابم میاد و حال ندارم...

دلش نمی خواست افراد سن بالا را برای پست بیدار کند و خجالت می کشید، وقتی این همه سماجت را از اسدالله می دیدم، می گفتم: باشه! پست بعدی را هم بخاطر رفاقت با تو کنارت هستم!

اسد همه کارهایش رنگ و بوی خدایی داشت ولی ما پی رفیق‌بازی بودیم!

* کلاش تاشو

از اسلحه‌ای که به او داده بودند راضی نبود و می‌گفت: با این اسلحه نمی شود خوب کار کرد، بیا برویم اسلحه‌هایمان را با یک کلاش تاشو عوض کنیم.

گفتم: چه فرقی می کند؟! اگر قرار به کشتن دشمن باشد با همین اسلحه هم می شود دشمن را به هلاکت رساند.

گفت: باید اسلحه‌ای داشته باشیم که در میدان جنگ دست و پایمان را نگیرد و بتوانیم خوب مانور بدهیم!

بالاخره راضی شدم با هم به دفتر مسئول آماد برویم و خواسته اسدالله را مطرح کنیم. مسئول آماد گفت: نداریم، تمام شده. همه را به فرماندهان داده ام.

گوشه دفتر آماد تعدادی اسلحه بود که وسوسه شدم به سمتشان بروم.

مسئول آماد گفت: آنها خراب است و چیز به درد بخوری برای شما پیدا نمی شود.

با اسرار ما اجازه داد اسلحه‌ها را بررسی کنیم. تک‌تک آنها را زیر و رو کردم و بالاخره توانستم دو اسلحه کلاش تاشو که اتفاقاً سالم هم بودند پیدا کنم. اسدالله خیلی خوشحال شد و تا پایان دوره اسلحه را از خود جدا نمی کرد.

*نامه محرمانه کنار رخت‌خواب آقای فرمانده!

مسئولیت سه محور را بر عهده داشتیم. مسئول یکی از محورها دوست صمیمی‌ام حاج آقا بزرگ بود. من و اسدالله هم برای کمک به حاج آقا در آن محور حضور داشتیم.

همزمان یک گردان احتیاط برای مواقع ضروری در عقب محور حدوداً یک کیلومتر دورتر از ما آماده بودند.

اسدالله از لحظه ورود به محور دچار استرس و نگرانی عجیبی شده بود! می ترسید گردان احتیاط به منطقه اعزام شوند و او در محور بماند. از من خواست با حاج آقا صحبت کنم و اسدالله را مرخص کند تا بتواند به گردان احتیاط بپیوندد.

گفتم: اسد من حوصله درگیر شدن با حاجی را ندارم، مرا از این کار معاف کن.

گفت: من هم خجالت می‌کشم مستقیم به او بگویم چه در سرم می گذرد، پس نامه‌ای می نویسم و تو صبح زود کنار رخت‌خوابش بگذار!

اسدالله قبل از نماز صبح رفت و من نامه را کنار تشک حاجی گذاشتم.

* فاصله بیست متری با تکفیری‌ها!

نگرانی اسدالله بی‌راه نبود و دشمن یکی از روستاهای منطقه را محاصره کرد. اسد به همراه گردان احتیاط به منطقه اعزام می شود و حوادث عجیبی برایش رخ می دهد، ماجرای آن روز را اینگونه برایمان تعریف کرد؛

با وجود اینکه نیروهای دشمن چند برابر ما بودند اما با تمام قوا مقاومت کردیم. آتش دشمن سنگین بود.

دستور عقب‌نشینی صادر شد و نیروها به سرعت منطقه را ترک کردند. فاصله من از بچه ها زیاد بود و متوجه عقب‌نشینی آنها نشدم. دیوار مخروبه ای را پیدا کردم و از آنجا به دشمن شلیک می کردم، به خودم آمدم دیدم دشمن از همه طرف به سمت من شلیک می کند و در حال پیش‌روی است. تازه متوجه عقب‌نشینی گردان شدم.

مقاومت در مقابل آن هجم از آتش سخت و غیر ممکن شده بود. آماده عقب‌نشینی شدم که دیدم فاصله من با برخی از تکفیری‌ها به کمتر از بیست متر رسیده است و جنگ رو در روی ما شروع شد!

چند نفرشان را به هلاکت رساندم و به سمت جاده خروجی روستا عقب‌نشینی کردم، آنها هم امان نمی دادند و بی‌وقفه شلیک می کردند متوجه شدم یک اتفاق عجیب در حال رخ دادن است!

صدها تیر همزمان به طرفم شلیک می شد اما به شکل عجیبی مسیر تیرها تغییر می کرد و هیچ آسیبی به من نمی رسید!

* چرا من جا ماندم؟!

برای دیدن اسدالله به مقر گردان احتیاط برگشتم. متوجه شدم گردان جهت انجام عملیات به منطقه اعزام شده است. چند دقیقه آن اطراف چرخی زدم تا نیروهای گردان خسته و کوفته از عملیات برگشتند.

هر چه چشم چرخاندم اسدالله در میان جمعیت نبود. فریاد زدم: پس اسدالله کجاست؟!

رزمنده‌ها نگاهی به هم انداختند و متوجه شدند اسد داخل روستا جا مانده است. هر لحظه چهره‌ام برافروخته‌تر می‌شد و نزدیک بود از عصبانیت منفجر شوم!

فوری چند نفر سوار تویوتا شدند و رفتند اسدالله را پیدا کنند. نشستم گوشه‌ای و خدا خدا می کردم بلایی سرش نیامده باشد!

به محض اینکه اسدالله از روستا خارج شده بود بچه‌ها پیدایش می کنند و او را به عقب برمی‌گردانند.

تویوتا وسط پادگان توقف کرد. از جا پریدم و مثل قرقی خودم را به اسد رساندم. گوشه ماشین نشسته بود و خشاب‌های خالی را پر می کرد، نفس راحتی کشیدم. تا چشمش به من افتاد هیجان زده شد و اتفاقاتی که پشت سر گذاشته بود را برایم مو به مو تعریف کرد.

او تعریف می کرد و من غبطه می خوردم، زیر لب گفتم: پس چرا من جا ماندم؟!

* فکر و خیال اسدالله امانم را بریده بود

تویوتا نیم‌کلاج کرد و آماده حرکت شد. ساعت مچی‌اش را باز کرد و گفت: اگر اتفاقی برای من افتاد این را به حسین برسان...

گفتم: کجا؟! تو که تازه از عملیات برگشتی و هنوز پایت به زمین نرسیده!

گفت: می رویم تل طویل، امشب را آنجا هستم. اگر تل به دست دشمن بیفتد کار همه ما تمام است!

تل طویل مشرف به روستایی بود که داعش به تازگی در آن تحرکاتی را آغاز کرده بود. نیروهای گردان باید تا صبح از محدوده ۷۰۰متری تل محافظت می کردند و روستا را زیر نظر می‌گرفتند. صبح نیروهای پاکستانی برای تحویل گرفتن تل و پاکسازی منطقه آنجا حاضر می شدند.

ساعت را گرفتم و گفتم: باشه مراقب خودت باش... ماشین حرکت کرد و اسدالله گفت: باشه حواسم هست...

چند ثانیه بعد ماشین در میان گرد و خاک بلند شده از زمین و غروب آفتاب ناپدید شد. برگشتم مقر و خواستم کمی استراحت کنم، از صبح در منطقه بودم و حسابی گرسنه‌ام بود. یکی از رفقا رفت چیزی برای خوردن بیاورد فکر و خیال اسدالله امانم را بریده بود. می ترسیدم اتفاقی برای او بیفتد. بلند شدم مقداری آذوقه و مهمات برداشتم و راه افتادم به سمت تل طویل.

* اسدالله کجاست؟!

در تاریکی شب گم شده بودم. تویوتای گردان کنارم توقف کرد در را باز کردم و پریدم داخل ماشین.

راننده گفت: تو کجا؟! گفتم: می روم بالای تل.

گفت: با حاج آقا بزرگ هماهنگ کرده ای؟!

گفتم: خیالت راحت، هماهنگ شده. حرکت کن!

خبر داشتم بغیر از نیروهای گردان احتیاط، ۲۰۰ نفر از رزمندگان سوری هم روی تل هستند. دقایقی بعد رسیدیم روی تل اما خبری از سوری‌ها نبود! گفتم: حسین آقا! پس سوری‌ها کجا هستند؟!

حسین راننده تویوتا خندید و گفت: با تاریکی هوا همه فرار کردند!

از ماشین پیاده شدم. باقی راه را باید پیاده می رفتم. چشمم جایی را نمی دید، پای راستم به چیزی گیر کرد! یک تشک عربی کنار جاده زمین افتاده بود و یکی هم با خیال راحت روی آن خوابیده بود! اسلحه را به طرفش گرفتم و گفتم: قم... قم... یااالله

صدای ضعیف و بی‌حالی از سمت تشک بلند شد و گفت: ای بابا! مراد بی‌خیال شو! بذار بخوابم...

صدای مهدی ذاکری بود که شنیدم. خسته و کوفته از عملیات برگشته بود و از شدت ضعف وسط تل خوابش برده بود. دلم به حالش سوخت و بدنش را یک ماساژ حسابی دادم.

مهدی گفت: آخ دمت گرم مراد، خیر ببینی.

پرسیدم: اسدالله کجاست؟!

گفت: رفته‌اند نوک تل. غرب همین محلی که الان هستیم. نزدیک‌ترین نقطه به روستا.

بعد از اینکه مهدی کمی حالش جا آمد راه افتادیم به سمت اسدالله.

* نفس راحتی کشیدم

خوف کرده بودم! جایی را نمی‌دیدم قدم‌هایم را آهسته و بی‌صدا برمی‌داشتم. اسلحه را آماده شلیک کرده بودم و زیر لب صلوات می فرستادم.

در تاریکی شب ماشینی که اسدالله با آن رفته بود را دیدم و آرام اسد را صدا زدم.

اسدالله گفت: مراد تویی؟! بیا ما اینجا هستیم.

نفس راحتی کشیدم و به سمت صدا رفتم.

اسدالله گفت: اینجا چه می‌کنی؟! خط را به امان خدا رها کردی..!

گفتم: خط ما که خبری نیست! حاج آقا بزرگ هم الکی به ما گیر می دهد و پاگیرمان کرده! دلم پیش تو بود.

اسد خندید و گفت: پس حاج آقا بزرگ حسابی از دستت ناراحت می شود.

گفتم: حاجی را بی خیال، با برویم نوک تل ببینیم اینجا چه خبر است...

کلی ماشین پشت سر هم قطار شده بودند، چند کیلومتر قبل از روستا چراغ‌هایشان را خاموش می کردند و وارد روستا می شدند. معلوم بود داعش در حال انتقال نیروهایش به روستاست و به زودی قصد عملیات دارد.

*مرتضی اسدی

ادامه دارد...

منبع: خبرگزاری مشرق

منبع: خبرگزاری دانشجو

کلیدواژه: شهدای مدافع حرم شهید مدافع حرم شهید اسدالله ابراهیمی اسدالله ابراهیمی منطقه اعزام گردان احتیاط حاج آقا بزرگ عقب نشینی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۴۴۳۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

واکنش وزیر دفاع انگلیس به تحریمش از سوی ایران/ مخالفت امارات با استفاده آمریکا از پایگاه های نظامی در این کشور/ حمله موشکی به پایگاه نظامیان آمریکایی در شرق سوریه/ رایزنی محرمانه دولت بایدن و عربستان درباره یک توافق

بین الملل تابناک: واکنش وزیر دفاع انگلیس به تحریمش از سوی ایران، مخالفت امارات با استفاده آمریکا از پایگاه های نظامی در این کشور، حمله موشکی به پایگاه نظامیان آمریکایی در شرق سوریه، رایزنی محرمانه دولت بایدن و عربستان درباره یک توافق و تشکیل کمیته‌های مشترک ایران و عراق برای مقابله با اخبار دروغ از مهم ترین خبرها و رویدادهای منطقه ای و بین المللی در 24 ساعت گذشته بوده اند.

واکنش وزیر دفاع انگلیس به تحریمش از سوی ایران

وزیر دفاع انگلیس در واکنش به تحریم‌ خود از سوی ایران، ادعاهای بی‌اساس و نخ‌نما درباره نقش ایران در منطقه غرب آسیا را تکرار کرد.

گرنت شپس جمعه شب با انتشار پیامی در شبکه اجتماعی ایکس (توئیر سابق)، ادعا کرد: ایران مسئول بسیاری از بی‌ثباتی‌های منطقه‌ای از طریق شبکه غیرقانونی گروه‌های نیابتی (شامل) حماس، حزب الله، حوثی‌ها، شبه نظامیان مرتبط با ایران و حملات مستقیم آنها است.

وی در تداوم جوسازی‌های رسانه‌ای، مدعی شد: اگر ایران فکر می‌کند که تحریم‌های اخیر کسی را مرعوب می‌کند، کاملا در اشتباه است.

دولت انگلیس دو هفته پیش در تداوم حمایت تمام‌قد از رژیم صهیونیستی، وزیر دفاع و شماری از مستشاران نظامی ایران را تحریم کرد. وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران نیز در چارچوب اجرای قانون «مقابله با اقدامات خصمانه رژیم صهیونیستی علیه صلح و امنیت» تعدادی از نهادها و اشخاص انگلیس از جمله وزیر دفاع این کشور را تحریم کرد.

در بیانیه وزارت امور خارجه کشورمان آمده است: جمهوری اسلامی ایران ضمن محکوم کردن اقدام رژیم انگلیس در حمایت و تسهیل اقدامات مخرب اشخاص و نهادهای مذکور شامل حمایت و تسهیل ارتکاب اعمال تروریستیِ رژیم صهیونیستی که نقض تعهدات بین المللی رژیم انگلیس در مقابله با تروریسم به شمار می‌رود، اعلام می‌کند که اقدام رژیم انگلیس، نقض آشکار اصول اساسی حقوق بین الملل مندرج در منشور ملل متحد است.

این بیانیه می‌افزاید: تمامی نهادهای جمهوری اسلامی ایران طبق مصوبات مراجع مربوطه، اقدامات لازم را که شامل ممنوعیت صدور روادید و عدم امکان ورود به قلمرو جمهوری اسلامی ایران، مسدود شدن حساب‌های بانکی در نظام مالی و بانکی و توقیف اموال و دارایی در قلمرو تحت صلاحیت جمهوری اسلامی ایران خواهند بود، جهت اجرای این تحریم‌ها معمول خواهند داشت.

وزارت امور خارجه کشورمان تصریح کرد: این اقدام تحریمی، نافی پیگیری کیفری افراد به سبب دست داشتن در اقدامات مجرمانه در محاکم قانونی دارای صلاحیت نخواهد بود. جمهوری اسلامی ایران ضمن اعمال این تحریم‌ها، رژیم انگلیس را در قبال حمایت از تروریسم و نقض حقوق بشر، مسئول و پاسخگو می‌داند.

مخالفت امارات با استفاده آمریکا از پایگاه های نظامی در این کشور

 روزنامه آمریکایی «وال استریت ژورنال» نوشت که امارات از حمله آمریکا به اهدافی در یمن و عراق از طریق پایگاه هوایی الظفره در ابوظبی جلوگیری کرد.

پایگاه خبری «خلیج آنلاین» با اعلام این خبر اضافه کرد: روزنامه «وال استریت ژورنال» به نقل از یک مقام اماراتی نوشت که کشورش محدودیت هایی را برای عملیات جنگنده های آمریکا علیه اهدافی در عراق و یمن اعمال کرد.

این مقام اماراتی که به نام وی اشاره ای نشده است، خاطرنشان کرد که این تصمیم ناشی از ایده دفاع از خود اتخاذ شده است.

این مقام اماراتی اظهار داشت که از حملات جنگنده های آمریکایی مستقر در پایگاه الظفره به عراق و یمن جلوگیری شد زیرا پس از حمله شبه‌نظامیان در این کشورها در آغاز سال ۲۰۲۲، آمریکا برای اتخاذ اقدامات برای دفاع از امارات به کُندی عمل کرد.

در همین حال، مقامات آمریکایی گفتند که این موضع امارات، فرماندهان آمریکایی را بر آن داشت تا هواپیماهای بیشتری را به پایگاه هوایی «العدید» در قطر ارسال کنند.

وال استریت ژورنال نوشت که وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون)، انتقال جنگنده‌های جت، پهپادهای مسلح و سایر هواپیماها را به قطر آغاز کرد و در مورد تمرکز نیروها برای دور زدن محدودیت‌های اعمال شده برای حملات هوایی از پایگاه هوایی در امارات که واشنگتن از مدت‌ها پیش از آن استفاده می‌کرد، تجدید نظر کرده است.

این روزنامه آمریکایی تصریح کرد که این اقدام، نشاندهنده تنش بین واشنگتن و برخی از کشورهای حوزه خلیج فارس است که نیروهای آمریکایی در آنها پایگاه نظامی دارند.

به نوشته وال استریت ژورنال، کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس بیم آن دارند که جنگی که ۸ ماه است در غزه ادامه دارد، گسترده و به یک درگیری منطقه ای کشیده شوند.

این روزنامه آمریکایی به نقل از مقامات ابوظبی اضافه کرد که امارات متحده عربی به طور فزاینده ای نسبت به احتمال اینکه این کشور از سوی نیروهای مقاومت در منطقه به عنوان کمک کننده آمریکا در انجام عملیات نظامی محسوب شود و هدف نیروهای مقاومت در منطقه قرار گیرد، نگران است.

وال استریت ژورنال به نقل از یک منبع آگاه اشاره کرد که آمریکا در روزهای اخیر با قطری ها برای آوردن جنگنده ها، هواپیماهای شناسایی و پهپادهای مسلح اضافی به پایگاه العدید هماهنگ شده است.

مقامات آمریکایی اظهار داشتند که واشنگتن افزون بر انتقال عملیات به قطر، در حال بررسی حملاتی از سوی جیبوتی در شرق آفریقا است.

بر اساس گزارش این روزنامه آمریکایی، پایگاه هوایی العدید در قطر افزون بر اینکه مرکز فرماندهی منطقه‌ای نیروی هوایی ایالات متحده است یکی از بزرگترین مراکز جنگنده های نیروی هوایی آمریکایی نیز به حساب می‌آید.

پایگاه العدید به عنوان بزرگترین پایگاه های آمریکایی در منطقه به حساب می آید و حدود ۱۰ هزار نظامی آمریکایی را در خود جای داده است.

قطر یکی از متحدان اصلی آمریکا در خارج از ناتو محسوب می شود و به حل و فصل بسیاری از پرونده های پیچیده واشنگتن از جمله پرونده افغانستان کمک کرده است.

دوحه در حال حاضر نیز نقش برجسته ای در تلاش های میانجی گری بین حماس و رژیم اسرائیل ایفا می‌کند.

حمله موشکی به پایگاه نظامیان آمریکایی در شرق سوریه

منابع خبری جمعه شب از حمله موشکی به پایگاه نظامیان آمریکایی در شرق سوریه خبر دادند.

صدای چند انفجار از داخل پایگاه آمریکا در میدان نفتی العمر واقع در استان دیرالزور شنیده شده است.

از سوی دیگر خبرگزاری اسپوتنیک روسیه گزارش داد که هفت موشک به پایگاه آمریکا در میدان نفتی العمر اصابت کرده است.

هنوز گروهی مسئولیت این حمله را برعهده نگرفته است.

مقاومت اسلامی عراق در حمایت از مقاومت فلسطین و محکوم کردن حمایت همه جانبه آمریکا از جنایات رژیم صهیونیستی در نوار غزه، بارها پایگاه‌های ارتش آمریکا در عراق و سوریه و همچنین اهدافی را در سرزمین‌های اشغالی هدف حملات پهپادی و موشکی خود قرار داده است.

رایزنی محرمانه دولت بایدن و عربستان درباره یک توافق

منابع آگاه اعلام کردند دولت جو بایدن و عربستان درحال بررسی‌های نهایی درباره توافقی درخصوص ضمانت‌های امنیتی آمریکا به عربستان و کمک به این کشور در زمینه هسته‌ای برای اهداف غیرنظامی هستند.

منابع آگاه اعلام کردند دولت جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا و عربستان درحال انجام بررسی‌های نهایی درباره توافقی درخصوص ضمانت‌های امنیتی آمریکا به عربستان و کمک به این کشور در زمینه هسته‌ای برای اهداف غیرنظامی هستند. این درحالی است که توافق عادی سازی روابط بین رژیم صهیونیستی و عربستان در چارچوب یک معامله بزرگ در منطقه هنوز دور از دسترس است.

طبق گزارش رأی الیوم، این منابع اعلام کردند مذاکره کنندگان آمریکایی و عربستانی در حال حاضر اولویت را به معاهده امنیتی دوجانبه‌ای می‌دهند که ممکن است بخشی از معامله بزرگتری باشد که به بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی ارائه می‌شود و وی باید تصمیم بگیرد که آیا امتیازهایی را برای تضمین عادی سازی تاریخی روابط با ریاض خواهد داد یا خیر.

متیو میلر، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا پنجشنبه اعلام کرد: ما به توافقی درباره بخش آمریکایی-عربستانی معامله بسیار نزدیک هستیم. می‌توانیم در یک زمان بسیار کوتاه جزئیات را حل کنیم.

به گفته دیپلمات‌های خارجی در کشورهای عرب حوزه خلیج فارس و منابعی در واشنگتن احتمالا این بخش از طرح مربوط به ضمانت‌های رسمی آمریکا برای دفاع از عربستان و دستیابی عربستان به سلاح‌های آمریکایی پیشرفته‌تر باشد.

منابع آگاه پیش بینی کردند توافق امنیتی ریاض و واشنگتن شامل تبادل تکنولوژی‌های مدرن با ریاض از جمله تکنولوژی مربوط به هوش مصنوعی باشد.

یک مسئول آمریکایی اعلام کرد: پیش بینی می‌شود بندهای توافق ظرف چند هفته تکمیل شود.

این درحالی است که عربستان بر لزوم توقف جنگ غزه قبل از هرگونه صحبت درباره عادی سازی روابط با تل آویو تأکید دارد.

میلر گفت: عربستان توضیح داد تا زمانی که جنگ غزه ادامه دارد توافق عادی سازی روابطی وجود نخواهد داشت.

اخیرا آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا سفری به منطقه داشت و مذاکرات جداگانه‌ای با بنیامین نتانیاهو و محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان برگزار کرد.

از سوی دیگر روزنامه یدیعوت آحارونوت نوشت، توماس فریدمن، تحلیلگر روزنامه نیویورک تایمز شروط عربستان را به عنوان بخشی از مذاکرات بین واشنگتن و ریاض برای عادی سازی روابط میان عربستان و رژیم صهیونیستی فاش کرد.

این شروط عبارتند از ایجاد یک روند سه تا پنج ساله برای تشکیل کشور فلسطین، توقف شهرک سازی در کرانه باختری و عقب نشینی ارتش  رژیم صهیونیستی از غزه.

تشکیل کمیته‌های مشترک ایران و عراق برای مقابله با اخبار دروغ 

رئیس سازمان رسانه و ارتباطات عراق و معاون مطبوعاتی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران، سازوکارهای تشکیل کمیته‌های مشترک برای مقابله با اخبار دروغ و جعلی را بررسی کردند.  

به گزارش رسانه های عراق، «علی المؤید» رئیس سازمان رسانه و ارتباطات این کشور امروز (شنبه) با «فرشاد مهدی پور» معاون مطبوعاتی و اطلاع رسانی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران و هیاتی به نمایندگی از نهادهای مهم رسانه ای این کشور دیدار و درباره همکاری های مشترک تبادل نظر کرد.

در این نشست که در بغداد برگزار شد، تقویت همکاری ها در حوزه رسانه، تولید محتوای رسانه ای که به انتقال تصویر حقیقی دو کشور کمک می کند و توسعه و سازماندهی کار شبکه های اجتماعی دیجیتال پیشرفته از طریق تولید مطالبی که همگام با پیشرفت‌های دنیای ارتباطات باشد و با فرهنگ و مطالب مورد علاقه مردم دو کشور سازگار باشد، بررسی شد.

همچنین در این نشست، پوشش رسانه ای سفر زیارت اربعین نیز مورد بحث و بررسی قرار گرفت و هیات ایرانی از سازماندهی عراق در برگزاری مراسم اربعین طی سال های گذشته و موفقیت بزرگ و برجسته این کشور در پوشش رسانه ای سفر اربعین سال گذشته تقدیر کرد و پیشنهاد داد که از تجربه ایرانیان در حوزه سازمان رسانه ای عتبات عالیات استفاده شود.

در بخش دیگری از این نشست، راهکارهای همکاری مشترک دو کشور برای مبارزه با اخبار جعلی و راه‌های مبارزه با این اخبار از طریق تشکیل کمیته‌های مشترک که به کاهش شایعات گمراه‌کننده و محتوای جعلی که به روابط بین دو کشور آسیب می‌زند، مورد بررسی قرار گرفت.

همچنین در این نشست، هیات ایرانی امکان برگزاری دوره‌های آموزشی در جمهوری اسلامی ایران از سوی دانشگاه‌های متخصص در حوزه رسانه و ارتباطات و همچنین دانشکده های آموزشی مامور به این حوزه را پیشنهاد کردند.

 

دیگر خبرها

  • جنجال هوخشتره و چاپ پول؛ شاخص محرمانه تورم را چه عددی حساب کرد؟
  • جدیدترین عکس یسنا کوچولو بعد پیدا شدن!
  • (عکس) جدیدترین عکس یسنا کوچولو بعد پیدا شدن
  • دانشگاه بین‌المللی چابهار و موسسه جغرافیای دانشگاه تهران تفاهم‌نامه همکاری امضا کردند
  • درز اطلاعات محرمانه ارتش آلمان در اینترنت
  • چمران: قرارداد با چینی‌ها محرمانه است! / از طرح شهرداری برای پارک لاله اطلاعی نداریم!
  • قراردادهای سفر زاکانی به چین محرمانه است
  • توضیحات جدید پلیس از ربودن یسنا + جزئیات
  • نامه نگاری های ارتقای آبسرد به بخش انجام شده است
  • واکنش وزیر دفاع انگلیس به تحریمش از سوی ایران/ مخالفت امارات با استفاده آمریکا از پایگاه های نظامی در این کشور/ حمله موشکی به پایگاه نظامیان آمریکایی در شرق سوریه/ رایزنی محرمانه دولت بایدن و عربستان درباره یک توافق